به گزارش راهبرد معاصر؛ اکنون بیش از هر زمان دیگر، ایران به مسیر دستیابی به سلاح اتمی نزدیکتر شده است. مذاکرات هستهای وین برای احیای برجام ممکن است آخرین فرصت برای ممانعت از تبدیل ایران به یک کشور اتمی باشد که میتواند زمینهساز یک رقابت تسلیحات اتمی در منطقه بیثبات خاورمیانه شود. دولت آمریکا تنها دو گزینه دارد: در وهله نخست، به مسیر کنونی ادامه دهد و شاهد اتمی شدن ایران در آینده نزدیک باشد، دوم این که ضمن اذعان به واقعیتهای میدانی، بر این تاکید کند که گفتگو با ایران در مورد نگرانیها و اعطای امتیازات احتمالی ضروری است.
در نهایت اگر دولت آمریکا خواهان ایفای نقش رهبری در منطقه خاورمیانه است و اگر این کشور به دنبال این است تا جلوی دستیابی ایران به سلاح اتمی را بگیرد، باید از معاهده منع تکثیر سلاح اتمی (ان.پی.تی) استقبال کند. در این مسیر این کشور باید به استانداردهای دوگانه خود در قبال برنامه هستهای اسرائیل پایان دهد و منطقه عاری از سلاح هستهای را در خاورمیانه ترویج کند.
واقعیات میدانی از سال ۲۰۱۵ به شدت تغییر کرده و عمدتا به نفع ایران بوده است. از زمان خروج دونالد ترامپ از برجام که پیش از آن، ایران تا حد زیادی به توافق پای بند بود، ایران تعهد خود را نقض کرده و پیشرفت چشمگیری در برنامهی هستهای خود داشته است. بر اساس مفاد برجام، ایران مجاز به غنی سازی اورانیوم بالای ۳.۶۷ درصد نبود، این در حالی است که ایران اکنون اورانیوم را تا ۶۰ درصد غنیسازی میکند که به طور قابل توجهی بالاتر از مقدار لازم برای مقاصد غیرنظامی است. رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی اخیرا خاطرنشان کرد که تنها کشورهای سازنده بمب اتم، به غنی سازی ۶۰ درصدی اقدام میکنند.
علاوهبر این، از سال ۲۰۱۸م ایران زمان گریز هستهای خود را به میزان قابل توجهی کاهش داده و زمان مورد نیاز برای داشتن اورانیوم غنی شده کافی برای ساخت یک سلاح اتمی به سه هفته تا چند ماه رسیده است. این در حالی است که مدت زمان گریز هستهای در دوران برجام یک سال بوده است. البته اگر چه این تخمینها، بسیار ذهنی است، اما کارشناسان و تحلیلگران به طور گسترده موافق هستند که زمان گریز هستهای ایران به میزان قابل توجهی کوتاه شده است. در نتیجه به نظر میرسد که رهبران ایران متقاعد شدهاند که میتوانند از تهدید تسلیحات اتمی ایران برای جلوگیری از هرگونه تهدید نظامی بالقوه استفاده کند و از این رو دست بالا را در مذاکرات برعهده بگیرند. به نظر میرسد که سیاستگذاران آمریکا تمایلی به تایید تغییر در پویایی قدرت منطقهای ندارند و در روزهای اخیر بارها در مورد «پلن بی» که دلالت بر مداخله نظامی دارد، صحبت کردهاند.
اما با نزدیک شدن به انتخابات میان دورهای آمریکا، رئیس جمهور جو بایدن در شروع جنگ دیگر در خاورمیانه تردید خواهد کرد که حمایت و پشتیبانی سیاسی از آن پس از جنگهای بیپایان و عمدتا شکست خورده در عراق و افغانستان از بین رفته است. در سال ۲۰۱۵م، ایران به اندازه آمریکا خواهان توافق بود؛ زیرا تحریمهای بینالمللی، اقتصاد ایران را با فروپاشی همراه کرده بود. اکنون دولت آمریکا بیش از ایران به توافق نیاز دارد. در حالی که تحریمهای کنونی علیه ایران برای اقتصاد این کشور مضر است، ایران ممکن است بخواهد که آمریکا دوباره به برجام بازگردد، اما در این صورت آمریکا میتواند تحریمها را از طریق شورای امنیت سازمان ملل متحد مجددا اعمال کند. پس از خروج از برجام، دولت ترامپ تلاش کرد که دقیقا این کار را انجام دهد. اما آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل و سایر طرفهای عضو برجام اظهار داشتند که از آن جایی که دیگر آمریکا عضو برجام نیست، دیگر نمیتواند تحریمهای سازمان ملل را علیه ایران بازگرداند.
علاوه بر این، ایران با عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای، اتحادی که اعضای آن شامل روسیه، چین، هند و سایر بازارهای نوظهور هستند، در حال حرکت به خارج از مدار آمریکا است. این عضویت جدید، تهران را قادر میسازد تا تجارت خود را به اقتصادهای نوظهور گسترش دهد. تهران همچنین اخیرا مشارکت راهبردی جامع ایران و چین را به امضا رسانده است که چین متعهد شد تا در ایران به میزان ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام دهد که از این میزان، ۲۸۰ میلیارد دلار در بخش انرژی ایران خواهد بود. در مقابل ایران با صادرات نفت به چین (همراه با تخفیف) موافقت کرده است. هم زمان از امضای برجام، موقعیت و جایگاه آمریکا تضعیف شده است. از آن جایی که وضعیت ذخیره جهانی دلار آمریکا رو به زوال است، قدرت تحریمی آمریکا نیز روز به روز در حال ضعیفتر شدن میباشد.
بر اساس گزارش صندوق بینالمللی پول، در سال ۲۰۰۱م دلار نزدیک ۷۲ درصد از ذخایر ارزی جهان را تشکیل میداد اما امروزه تنها ۵۹ درصد از ذخایر ارزی را شکل میدهد. علاوه بر این، کمتر از ۲۰ درصد مدیرانی که توسط موسسه جهانی مک کینزی، مورد مصاحبه قرار گرفتند، انتظار داشتند که دلار تا سال ۲۰۲۵ ارز ذخیره جهانی غالب باشد. در گذشته، وضعیت ذخیره دلار باعث اثربخشی تحریمهای اقتصادی تحت رهبری آمریکا شده بود، زیرا حتی کشورهایی که تجارت گستردهای با آمریکا نداشتند، برای تسویه پرداختها و مدیریت پول نقد نیاز به دسترسی به سیستم بانکی آمریکا داشتند.
در شرایط کنونی، چین از اهرم مهم جدیدی بر عربستان سعودی برخوردار است؛ زیرا در حال حاضر بزرگترین وارد کننده نفت خام در جهان میباشد و عربستان سعودی برای تجارت نفت با یوان تحت فشار است. در واقع، شرکت نفت دولتی عربستان سعودی (آرامکو) اعلام کرد که ممکن است اوراق قرضه یوآن منتشر کند. علاوهبر این، در روزهای اخیر، بسیاری از کارشناسان به این نتیجه رسیدهاند که اگر سیاستگذاران آمریکا به تحریمهای اقتصادی مبتنی بر دلار ادامه دهند، احتمال نابودی دلار بهعنوان ارز ذخیره جهانی افزایش پیدا میکند. آنها تاکید میکنند که دولت بایدن باید در هنگام بررسی تحریمهای اقتصادی، موازنه ظریفی را ایجاد کند. در مقابل، ایران توانسته در مقابل تحریمهای کنونی ایستادگی کند و با موفقیت در مقابل کارزار فشار حداکثری ترامپ مقاومت کند. اکنون به نظر میرسد اجماع گستردهتری در دولت بایدن وجود دارد که آغاز هرگونه تحریم جدید به این کشور کمک نمیکند تا ایران را برای انحراف از مسیر کنونیاش متقاعد سازد.
دولت آمریکا باید ایران و جامعه بینالمللی را متقاعد سازد که به مفاد هر توافقی که منعقد شود، پای بند خواهد بود. ایران خواهان تضمینهایی است که هیچ رئیس جمهور آیندهای در آمریکا از توافق هستهای خارج نخواهد شد. اما سناتور تد کروز، بر این تاکید کرد که صد درصد مطمئن هستم که هر رئیس جمهور جمهوریخواه آینده هر توافق هستهای با ایران را پاره خواهد کرد. اگر بایدن به توافقی دست یابد باید آن را به کنگره ببرد تا به عنوان یک معاهده تصویب کند.» این در حالی که حزب جمهوری خواه از اکثریت برخوردار است، انجام این کار مانع از خروج رئیس جمهور آینده آمریکا از توافق میشود.
علاوه بر این، بایدن باید با جامعه بینالمللی برای ایجاد مکانیزمهای داوری جدید همکاری کند تا هر کسی که مفاد توافق را نقض میکند، پاسخگو باشد. وی باید به این واقعیت توجه کند که بسیاری از کاهش تحریمهایی که در سال ۲۰۱۵ به ایران وعده داده شده بود، هرگز به دلیل موانع قانونی عملی نشد. اگر آمریکا نتواند تضمینهایی را که به دنبال آن است، به ایران ارائه دهد تردید وجود دارد که ایرانیها نسبت به موافقت با هر گونه توافق جدید ارزش قائل شود.
دولت بایدن باید برای پایان دادن به نگرانیهای معضل امنیتی فعلی ایران تلاش کند تا از روح رژیم ان.پی.تی تبعیت کند و متعهد به سیاست هستهای بدون کاربرد نخست باشد. این به خودی خود استفاده از سلاحهای هستهای را از منظر امنیتی کاهش میدهد و میتواند معضل امنیتی فعلی ایران را حلوفصل کند. بسیاری از تحلیلگران خاطرنشان کردهاند که جنگ هستهای بهعنوان یک گزینه جدی در تمام درگیریهای نظامی بین هند و چین ظاهر نشد، زیرا هر دو بر خلاف تنشهای بین هند و پاکستان، سیاست عدم کاربرد نخست را اتخاذ کردند.
علاوه بر این، برای حل معضل امنیتی کنونی ایران، دولت آمریکا باید به دنبال ایجاد یک منطقه عاری از سلاح اتمی در خاورمیانه باشد. برای انجام این کار، دولت بایدن باید به استاندارد دوگانه خود در انکار وجود سلاح اتمی در اسرائیل را پایان دهد. شواهد نشان میدهد که در سال های پایانی دهه ۱۹۶۰م آژانس اطلاعات مرکزی قبلاً تأیید کرده بود که اسرائیل کلاهکهای اتمی تولید کرده است. اما رئیس جمهور نیکسون و گلدا مئیر نخست وزیر سابق اسرائیل توافق کردند که آمریکا تصدیق نخواهد کرد که اسرائیل دارای زرادخانه اتمی است و تا زمانی که اسرائیل خود را یک کشور اتمی معرفی نکند، اسرائیل را برای امضای ان.پی.تی تحت فشار قرار نخواهد داد.
دولت آمریکا از آن زمان به این توافق پایبند بوده است. بسیاری استدلال کردهاند که این موقعیت ممتاز به رهبری اسرائیل احساس قدرت بر دیگران میدهد، زیرا میتواند از مزایای تبدیل شدن به یک کشور دارای سلاح اتمی بدون مسئولیت های ناشی از آن برخوردار شود. اما ایجاد این انحراف باعث تنزل جایگاه اخلاقی آمریکا در جهان میشود. علاوه بر این، اجماع بینالمللی گستردهای وجود دارد که مبهم بودن برنامه هستهای اسرائیل مانعی اساسی در ایجاد منطقه عاری از سلاح هستهای در خاورمیانه است. ترویج ایجاد منطقه عاری از سلاح اتمی در خاورمیانه نگرانیهای امنیتی ایران را برطرف میکند و این کشور را تشویق میکند تا بخشی از رژیم ان.پی.تی باقی بماند.